سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهبود روابط عاطفی

انسان های بسیاری وجود دارند که بعد گذشت سالیان سال نتوانسته اند خود واقعیشان را پیداکنند آنها مانند فردی هستند که برای مدت طولانی بدون آنکه سر خود را بالا بیاورد مسیری طولانی را طی کرده است اما  ناگهان توسط تلنگری به خود اصلیش بر می گردد گویی خود واقعیش را گم کرده و شناختی از شخصیت و ویژگی های شخصیتی خود ندارد برای پیدا کردن خود واقعیتان با ما همراه باشید.


فتح جهان خودتان

 

در تنهایی غوطه ور شوید

به خودتان کمی وقت و مکان اختصاص دهید تا از انتظارات ، گفتگوها ، سر و صدای ، رسانه ها و فشارها دور شوید. هر روز مدتی وقت بگذارید تا پیاده روی کنید و فکر کنید. خود را روی نیمکت پارک بکارید و نگاه کنید. یک سفر جاده ای طولانی و متفکرانه را طی کنید. هر کاری را انجام دهید ، از هر کاری که شما را از تعمق زندگی خود دور کند و به کجا می خواهید بروید ، دور شوید. در تنهایی ، باید احساس استقلال و خودکفایی کنید ، نه تنها ، نیازمند یا ترس.

هر فرد به تنهایی نیاز دارد ، خواه برون گرا یا درون گرا ، مجرد یا در یک رابطه ، جوان یا پیر  به طور کلی به شخصیت شناسی برسد. تنهایی زمانی برای جوان سازی و صحبت کردن است ، برای صلح مطلق و برای تحقق بخشیدن به این که "تنهایی" هدفمند نیست مکان بدی برای بودن بلکه بخشی از رهایی بخش کلیت وجود شماست. 

اگر شما یک فرد خلاق هستید ، ممکن است دریابید که تنها وقت شما را در ایجاد استوک خلاقیت شما کمک می کند. در حالی که همکاری با افراد دیگر گاهی اوقات خوش است ، وقتی همیشه در محاصره افراد دیگر هستید ، واقعاً خلاق باشید. قدم عقب بروید و به خلاقیت خود ضربه بزنید.

یک اشتیاق و انگیزه جستجو کنید

وقتی به چیزی ایمان دارید یا زیبایی را در چیزی می بینید ، مهم نیست که دیگران فکر کنند چه کاری انجام می دهند. اگر چیزی پیدا کرده اید که شایسته بهترین تلاش، فداکاری و اشک ریختن شما است ، پس مهمترین پیگیری زندگی خود را پیدا کرده اید. غالباً ، این تعقیب می تواند شما را به سمت چیزی برساند که در نهایت برآورده شود.

نکته اصلی در اینجا این است که بدانیم مهم نیست که چیست. این می تواند از گرسنگی کودکان جلوگیری کند یا نقاشی شود. هیچ مقیاسی در هنگام اشتیاق وجود ندارد. یا احساس می کنید یا نمی کنید. هیچ کدام از دیگری بهتر نیست. وقتی صبح چیزی را پیدا کردید که شما را از رختخواب دور کند ، به آن بچسبید. شما فقط از آنجا شکوفا می شوید.

یک مربی  و مشاور پیدا کنید. اگرچه در نهایت جستجوی روح فقط توسط شما انجام می شود و فقط شما می توانید آنچه را که نیاز دارید تعیین می کنید ، هنگامی که به آن دست اندازهای غیرقابل اجتناب در جاده ضربه بزنید ، داشتن مربی یک منبع باورنکردنی خواهد بود با او ی توانید مشورت کنید. به دنبال کسی باشید که به او اعتماد داشته باشید و دارای یک احساس خاص از نفس باشد. چگونه آنها این کار را کردند؟ 

به آنها بگویید فرایندی که شما در حال انجام آن هستید. استرس که می دانید این سفر شماست ، اما دوست دارید از قدرت آنها به عنوان راهنمای استفاده کنید. تا آنجا که می توانید به آنها نگاه کنید. به نظر می رسد چه چیزی آنها را زمین زده و باعث می 

شود آنها چه کسانی باشند؟ چگونه آنها آن را پیدا کردند؟ چگونه آنها در مقابل خودشان صادق هستند؟

یک سیستم پشتیبانی برای هرگونه تاکتیک خودسازی مهم است. بسیاری از مردم درک نخواهند کرد که چه چیزی را طی می کنید و برعکس کردن موضوع را به عنوان یک حالت خاموش و روشن از درون صفحه بیرون می کشند. از این مربی به عنوان تابلوی صدابرداری نیز استفاده کنید ، برای آنچه که در مقابل آن قرار گرفته اید خروجی مطمئناً مفید خواهد بود.

مسیر شغلی خود را مرتب کنید. اگر در همه جای دنیا مشغول سرگردانی هستید و به دنبال "تناسب" مناسب هستید ، احتمال دارد که در داخل راضی نباشید. شما می توانید از تغییر شغل به عنوان بهانه ای برای عدم تحقق کامل پتانسیل واقعی خود استفاده کنید. با علاقه واقعی به آنچه دوست دارید انجام دهید ، خود را بیابید. اگر پول مسئله ای نبود ، روزهای خود را صرف انجام چه کاری می کنید؟ از چه راهی می توانید از این فعالیت / مهارت استفاده کنید؟

مدتی را صرف مشارکت آزاد کنید. به آنچه دوست دارید و دوست ندارید فکر کنید. فکر می کنید فراتر از آن چیزها به ایده های دیگر که به سادگی در هنگام ارتباط در ذهن شما پر می شوند. سابقه این موارد را حفظ کنید. سپس به سؤال شغلی برگردید و به انجمن های آزاد نگاه کنید. به نظر می رسد کدام نوع حرفه ای بیشتر با چیزهایی که هیجان زده ، حرکت کرده و واقعاً شما را از تمرینات انجمن آزاد انرژی می بخشد ، ژل می کند؟ همانطور که آلن د بوتون می گوید ، این تمرین در جستجوی "بوق های شادی" در میان کاکوفونی کارهای ، دست ها و انتظارات است.

البته به خاطر داشته باشید که کار ممکن است جایی که "فراخوان" شما نباشد. اگر اینگونه باشد ، شما باید تعادل زندگی و زندگی را به کار بگیرید که به شما امکان می دهد "خود واقعی" خود را بیشتر در خارج از محیط کار دنبال کنید ، حتی اگر این به معنای ساعات بیشتر و درآمد کمتری باشد. این ممکن است ، به ویژه اگر در جستجوی پیدا کردن و حفظ حس واقعی خودتان باشید.

دیدگاهتان را عوض کنید


بگذارید نیازهای همه را دوست داشته باشید. بپذیرید که برخی افراد بدون توجه به آنچه انجام می دهید به شما فکر می کنند. فراموش کردن آنچه دیگران فکر می کنند مهم است زیرا شما نمی توانید همه را خوشحال کنید. و در حالی که ممکن است شما نمی خواهید افراد نزدیک خود را ناامید کنید ، آنها باید شما را خوشحال کنند. تا زمانی که شما فقط برای تحقق ایده های دیگران درباره اینکه چه کسی بودن باشید ، به زندگی خود ادامه می دهید ، هرگز نمی دانید که واقعاً چه کسی هستید. این فکر به طور خلاصه توسط ریموند هال خلاصه می شود: "کسی که خود را متناسب با همه می کند ، بزودی خودش را ترک می کند."

درک کنید که وقتی فردی عادات معمول خود را تغییر دهد و بالغ تر و دوست داشتنی تر شود ، برخی از افراد به حسادت ، ترس و ناراحتی تبدیل می شوند (برخی دیگر آن را دوست دارند). این برای رابطه ای که شما همیشه داشته اید تهدیدی است و آنها را وادار می کند تا نگاه سرد و سخت به خودشان بیندازند ، که ممکن است آنها مایل به انجام آن نباشند. به این افراد فضای و دلسوزی بدهید. آنها ممکن است به موقع دور شوند. اگر این کار را نکنند ، بگذارید. شما به آنها احتیاج ندارید

منفی را رها کنید. اگرچه به نظر می رسد انتزاعی است ، اما دشوار نیست. یک تلاش آگاهانه برای به حداقل رساندن قضاوت - دیگران ، اشیاء و خودتان داشته باشید. این به دو دلیل است:
1) قدرت تقویت کننده تغذیه ای است و می تواند به معنای خوشبختی که ماسک های "گمشده" هستند به وجود بیاورد
2) باز کردن ذهن شما به تجربیات جدید و افراد جدید (که قبلاً آنها را از یادداشت بردید) کاملاً به شما نشان می دهد. دنیای جدیدی که شاید بهتر از دنیایی باشد که قبلاً می دانستید - یکی که در آن می توانید گوشه ای از آسمان ، قلعه خود را روی یک ابر، طاقچه خود در این دنیای دیوانه پیدا کنید.

سعی کنید هر روز کاری را انجام دهید که می خواهید آن را "عجیب" ، "غیر منطقی" یا ساده "ناراحت کننده" قلاب کنید. بیرون آمدن از منطقه شما نه تنها چیزی را به شما یاد می دهد بلکه شما را وادار می کند تا شما را بشناسند - چه چیزی قادر هستید ، چه چیزی را دوست دارید ، چه چیزی را که قطعاً دوست ندارید ، و آنچه قبلاً از دست رفته بودید.