اصلاً مهم نیست با چه قدرتی ضربه بزنی. مهم اینه که با چه قدرتی، ضربه را مهار کنی و رو به جلو ادامه بدی[ان 1]
— سیلوستر استالونه، راکی بالبوآ (فیلم)
هنگامی که مدیران میخواهند بین دو کاربری که مشاجره کردهاند، قضاوت کنند، باید به هر دو کاربر پرخاشگر، تذکر جدی دهند. کاربران یا حتی مدیران و دیوانسالارانی که در مذاکرات شرکت می کنند و مذاکراتشان به مشاجره تبدیل می شود، قانون کنترل خشم را به یاد داشته باشند:
بچه نباشید
فرق بین بچهها و آدمبزرگها، در درک یک مورد است: واقعیت[1]؛ سعی کنید خطاها و جنایتهای دیگران را توجیه نکنید. سعی کنید واقعیتها را بپذیرید، هرچند تلخ باشند. فقط بچهها از پذیرفتن حقیقت عاجزند. فقط بچهها دنیا را به چشم سیاه و سفید (صفر و صد) میبینند؛ آدمبزرگها مفهوم مطلقی در جهان نمیپذیرند؛ آدمبزرگها، همهچیز را نسبی میبینند؛ آدمبزرگها میپذیرند که 5? خوبِ مطلق است، 5? بدِ مطلق، 90? تفاوتها. آدمبزرگها هیچوقت ندانسته قضاوت نمیکنند.
مهمتر از همه اینکه، آدمبزرگها بچه نمیشوند، چراکه بچهزرنگها (ریاکار، دروغگو، زیرآبزن، آدمفروش، ...) هم بشوند، بازهم بچهاند! پس شما هم سعی کنید بچه نباشید.
اعتراف به اشتباه
در موقع اشتباه، چند مورد را هرگز انجام ندهید:
- انکار
- توجیه
- حمله? شخصی (متلکاندازی، تحقیرکردن یا قشونکشی)
- دهنکجی: استفاده از جملات کنایهآمیز؛ نپذیرفتن تقصیرات، فرافکنی و مقصر قلمدادکردن دیگران
حسن نیت، نه سوء ظن
هرگز در مورد دیگران فکر نکنید. قضاوت هم نکنید. سؤال کنید. سؤال باعث میشود سوء ظن شما نسبت به طرف مقابل از بین برود.
مباحثه
وقتی مطمئن هستید فرد مقابل شما خشمگین است، با او به صراحت نگویید عصبانی هستی. یقیناً او به فاز لاک دفاعی (انکار) می رود. بلکه باید با حلقه مهربانی، همدل کنید:
- حمله مستقیم نکنید: با قاطعیت نگویید شما خشمگین هستید، چون طرف مقابل، در حالت گارد (فاز دفاعی) فرو میرود.
- همدلی: من حس میکنم + حسن نیت: من حس می کنم تو می خواستی مقاله را اینگونه بهبود دهی.
- سوال: به نظرت ؟ یا فکر نمی کنی؟: فکر نمی کنی اگر، از این روش پیش بریم، بهتره؟
داوری
هنگامی که مدیران میخواهند بین دو کاربری که مشاجره کردهاند، قضاوت کنند، باید به هر دو کاربر پرخاشگر، تذکر جدی دهند. چرا که تذکر به یکی از طرفین مشاجره و دعوا، موجب میشود که بپندارد، به او تبعیض روا شده است و از اینرو، عصبیتر میگردد. میتوان گفت، سایت ویکیپدیا همچون زمین فوتبال است. زمانی که دو بازیکن، شروع به پرخاشگری و مشاجره میکنند، داور به هر دو طرف تذکر جدی میدهد، تا با ایجاد حس ترس (از کارت گرفتن)، بتواند جو التهاب را بخواباند.
خصوصیات افراد خشمگین
زمین به خاطر ما، منفور شد. چرا که از گناهان ما، خار و تیغ رویاند... ما از خاک برآمدیم، و به خاک برخواهیم گشت.[ان 2]
— دنزل واشنگتن، کتاب عیلی
خصوصیات رفتاری
رفتار و گفتار، همیشه بیانگر طرز رفتار هستند:
- کمالگرایی یا کمالپرستی (به انگلیسی: perfectionism): انسانهای خشمگین، همیشه به ایدهآلها در زندگی میاندیشند. از نظر اینها، همهچیز باید به بهترین سبک انجام شود.
- توقع بیش از حد: انسانهای خشمگین، بیدلیل از دیگران، متوقع و طلبکار میشوند.
- مهرطلبی: بعضی از کاربران ویکیپدیا، خشم را فروخورده، بروز نمیدهند تا در وجهه عمومی خراب نشوند. رفتار این گروه، مصداق بارز مهرطلبی است. روزانه بارها انسانها عصبانی میشوند، ولی راه درمان فروخوردن خشم نیست. این کار باعث بههمریختگی اعصاب میشود یا همچون دیگی، خواهید ترکید. بهترین رفتار این است که کاملاً اصولی، خشمتان را ابراز دهید.
- وابستگی: افراد خشمگین، همیشه در زندگی به دیگران وابسته اند.
- منتگذاری بر دیگران: آدمهای خشمگین همیشه در گذشته سِیر میکنند و بنابراین، همیشه خاطرات قهرمانی خود و تلخ گذشته دیگران را در ذهنشان میچرخانند. از اینرو، همیشه بر سر دیگران منتگذاری میکنند.
- کنترلگری: کنترل افراد، مانند وپ:کمین، ناشی از تفکرات بیمارگونه افراد خشمگین است.
- قیاسبندی، تطبیقگری: افراد خشمگین، دائماً دو مورد متفاوت را با هم مقایسه می کنند. این باعث خشم دیگران میشود. یادتان باشد که در جهان، هیچ دو پدیدهای در یک زمان، تحت شرایط محیطی یک مکان، رخ ندادهاست.
خصوصیات گفتاری
افراد خشمگین، بر اثر موقعیتشان در ویکی، یکی از دو سبک زیر را انتخاب میکنند:
- قلدربازی، لاتبازی، فحاشی: سبک گفتار افراد فرودست (کاربر تازهوارد)
- متلکاندازی، کنایه، دهنکجی: سبک گفتاری افراد فرادست (کاربر مقامدار)
خصوصیات افکاری
افراد خشمگین، به دلیل اینکه دائماً افکار منفی را در ذهنشان نگه میدارند، نمیتوانند از زندگی لذت ببرند:
- سادیسم (مانند فخرفروشی و تحقیر افراد فرودست)
- سوءظن و قضاوت نابهجا (پارانویا) به جای پرسش
- کینهتوزی و انتقامگیری
- عذاب وجدان و حس گناه بعد از قضاوت نابجا و سوءظن
- اعتیاد به رفتارهای بیحس کننده:
- مذهب (ر.ک به اشخاص پارانویید)
- بازی کامپیوتری
- مواد مخدر
- مشروبات الکلی
- اضافه کاری (رک. به معضل شخصیتی وسواسی-جبری)
- وسواس (به طور عمده به تمیزی یا طهارت)
- خواندن مداوم اخبار و حوادث (تلویزیون، اینترنت، روزنامه)
- دگرآزاری[ان 3] (ن.ک به بیماران شخصیتی ضداجتماعی [ان 4])
- قهرمانسالاری (بتسازی) و فردپرستی
- داشتن تفکر مطلق (پسوند ترین، مانند بهترین، زیباترین، زشتترین، کثیفترین، برترین)، به جای نسبی (پسوند تر، بهتر، برتر، زشتتر، زیباتر، کثیفتر)
- مقایسه بین دو نفر (قیاس معالفارق؛ به طور کل حتی دوقلوها هم، مثل هم رفتار نمیکنند و اثر انگشتشان یکسان نیست)
- تصمیمگیری به جای همه (خانواده، دوست، همسر؛ در کل خودشان را وکیل-وصی همه انسانها می دانند)
- علاقه به کار انفرادی، به جای کار تیمی (به خاطر ضعف ارتباطاتی، ضعف متقاعد کردن دیگران یا خودشیفتگی)
- سرمایهگذاری بیش از حد روی دیگران (مثل بخشیدن چیزی به دیگران، بدون سنجش میزان لیاقتشان، این کار علاوه بر متوقع بارآوردنشان، آنها را رفاهزده، بیاراده و بیانگیزه میسازد)
- احساس ندامت، پس از «سرمایهگذاری بیش از حد روی دیگران» (به دلیل اینکه، پیشبینی شان برآورده نشده، حس میکنند انرژی، وقت و ثروتشان را بیدلیل هدر دادهاند)